خدا جونم میدونم که این نشونه های کوچک نشون از اتفاقای بزرگ داره
فقط باید صبور باشم.
مرسی که بیادم اوردی لحظه ای روکه از ذهنم گذشت کاش من صبحانه درست کنم ک گرشا عاشقش باشه و خودش بیاد دنبال اون
و امروز صبح وقتی جواد زنگ زد و گفت از ۷ صبح گرشا بیدار شده و میگه املت
صبح ,درست ,گرشا ,کنم ,تفکرات ,اتفاقای ,اتفاقای بزرگ ,و جواد ,جواد هم ,خورد و ,و قشنگ
درباره این سایت